جانم جایی بین کلمه ها ، روی زمین سیاه سطر و زیر سقف بی سقف فاصله نهفته است .
درباره من
هر جا که از فریاد کم آوردم ، به این سرای پناه می آورم ... در میان رسانه های امروزی که هست ، صمیمیت وبلاگ را بیش از همه چیز دوست می دارم ، البته کار صدا و رادیو بماند که جانم آنجاست ...
ادامه...
سلام خوبی ؟ وبلاگ متفاوتی داری. کمی بیشتر بهش برس. با من بمان...بمان ،بمان بمان در خیالم در اوج افکارم بمان در آخرین کلماتم بمان در سکوت تنها ترین شبم بمان ... بمان،بمان بمان به وسعت دنیایم که از تو دارم. خوشحال میشم بهم سری بزنی. بای
نگاه جالبی بود. حتی در روز تاسوعا و عاشورا چون ساعت۱۲ ونیم اذان بود و در سالهای پیش آنطرف سال حدود ساعت ۱۰/۱ اذان بود. اول ناهار دادند در برخی هیات ها و بعد سینه زنی کردند! وای به موقغی که بیفته تو ماه رمضان ;)
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام اگه لب تاپ مجانی میخوای تو هم بیا عضو شو
سلام
خوبی ؟
وبلاگ متفاوتی داری. کمی بیشتر بهش برس.
با من بمان...بمان ،بمان
بمان در خیالم در اوج افکارم
بمان در آخرین کلماتم
بمان در سکوت تنها ترین شبم
بمان ... بمان،بمان
بمان به وسعت دنیایم که از تو دارم.
خوشحال میشم بهم سری بزنی.
بای
تجربه؟!!! اصلا کلمه ی خوبی نیست. مگه داریم تجربش میکنیم؟؟؟!!! هیچ وقت نمیتونیم تصورش رو بکنیم چه برسه تجربه !
ای بابا ! چه قدرم زود بهش بر می خوره .... همینطوری الکی بیکاری بهت بر می خوره ؟
نگاه جالبی بود. حتی در روز تاسوعا و عاشورا چون ساعت۱۲ ونیم اذان بود و در سالهای پیش آنطرف سال حدود ساعت ۱۰/۱ اذان بود. اول ناهار دادند در برخی هیات ها و بعد سینه زنی کردند! وای به موقغی که بیفته تو ماه رمضان ;)