-
سلامی پس از غیبتی کبیر اما نه کبری ! شما را به خدا بخوانید
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1385 09:34
سلام به همه ، تو این مدت که نبودم ، بودم اما بیشتر در فکر ، که اگر بنا باشد کار پادکست یا همان رادیوی اینترنتی را از سر بگیرم ، چگونه بسازم که شنونده پسند باشد و اسیر بی تفاوتی نشود . بی تفاوتی که سبب شد چندین پادکست فارسی کار خود را متوقف کنند و یا چگونه بسازم که بلایی از جنس درد بی درمانی که بر جان رادیو هفتگی تهران...
-
وبلاگ خوانان فعال
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1384 16:03
به نظرم همانطوری که به وبلاگ نویسان فعال جایزه تعلق می گیرد و تشویق ، باید به وبلاگ خوان های فعال ( همانهایی که نظراتشان همیشه و همه جا زینت بخش مطالب وبلاگ هاست ) نیز باید جایزه داد.
-
رخوت
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1384 17:37
حالت رخوت عجیبی دارم ... نه که حرف ندارم که بزنم نه ! نای زدنش را ندارم ...
-
یک تجربه ...
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1384 19:49
تجربه ظهر داغ عاشورا در سرمای بهمن ماه یکمی عجیب و غریبه ! نیست ؟
-
صدایی که می کوشد یا می کوشید...
شنبه 15 بهمنماه سال 1384 20:15
عادت کرده بودیم هر پنج شنبه به دست پخت بر و بچه های خبرگزاری میراث فرهنگی که با صدای سام فرزانه ، به صورت رادیو اینترنتی یا به قول خودشون بخش شنیداری خبرگزاری عرضه میشه، ناخنکی بزنیم و بشنویم دستاورد یک هفته بدو بدوی سام رو . نمی دونم چرا بیشتر از ۲۴ هفته دووم نیوردن ! دوست روزنامه نگار دیگری می گفت ، قرار هست شخص...
-
یک سوال ؟!
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1384 10:59
نمی دانم با فیلتر شدن سایت فارسی بی بی سی که منبع بسیاری از گزارشات روزنامه های ایرانی بود ، آیا این روزنامه ها همچنان از گزارشات بی بی سی استفاده می کنند یا نه ؟ لابد می گویید اینهمه خبرگزاری فیلتر شده که روزنامه ها و حتی رادیو تلویزیون دولتی با ذکر نامشان از مطالبشان بهره می برند و می خوانند ! این را می دانم اما ،...
-
بیابید پرتقال فروش را ...
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1384 11:12
حسین درخشان به اسراییل رفته و بی بی سی فارسی هم فیلتر شده است !
-
هر چه بگندد نمکش می زنند ...
سهشنبه 27 دیماه سال 1384 08:56
به نظرم جدا شدن حسین درخشان از همسرش ضربه ی سختی به او زده و خواهد زد ... این رو خودش تلویحا اعتراف کرده بود ولی اثرش وقتی بیشتر مشخص میشه که مرجان دست به افشا گری بزنه ( که اتفاقا این کار رو هم کرده ) مرجان هم همچون کاملیا همسر سابق ابراهیم نبوی، طنز نویس ، حرف برای گفتن از این قماش خیلی داره ... که در آخرین پستش زیر...
-
همینطوری ...
چهارشنبه 21 دیماه سال 1384 09:38
دیروز صدا و اسمی آشنا را از بی بی سی فارسی شنیدم . اما هر چه فکر کردم به جایش نیاوردم . اما به لطف لینکدونی پر ملاد پرستو دوکوهی متوجه شدم فرناز قاضی زاده که جدیدا به بی بی سی پیوسته ، همسر سینا مطلبی روزنامه نگار و وبلاگ نویس نامی و نویسنده وبلاگ شیرین من و مانی است .... این مطلب . هم وب نوشت حساب نمی شود ، به زودی...
-
اندکی صبر ...
سهشنبه 20 دیماه سال 1384 17:32
سرم شلوغ است دو مطلب است نوشته ام منتظرند برای بالا آمدن باید صبر کنید ، دستانم در این هوای سرد عاشق کش یخ زده ...
-
کسی هست؟
جمعه 16 دیماه سال 1384 09:00
کسی هست آدرس وبلاگ خانم مرجان عالمی ، همسر سابق حسین درخشان رو داشته باشه؟ من می خواهم شدیدا بهش تبریک بگم که با تیپا حودر رو انداخته بیرون ...
-
کمک کنید تا چراغ رادیو نفتی روشن بماند
شنبه 10 دیماه سال 1384 19:24
دلم لک زده برای اینکه بار دیگر پشت میکروفون قراضه بنشینم و با شما سخن بگویم . فتیله رادیو 2 را بزودی خواهم زد ولی باید کمکم کنید . می خواهم نه مانند خدابیامرز تهران اف ام برنامه سازی که گزارشگری را پیشه کنم و اینبار به قصه ی پر غصه شرکت های هرمی که می کوبند بر طبل تو خالی ولی خوش صدای تبلیغات که رهرو ما باشید تا...
-
لبو !
پنجشنبه 8 دیماه سال 1384 17:35
لبو را باید در کنار خیابان بالای سیخ دید و هوس کرد و در سرما ایستاد و خورد! در کنار همان چرخ های دوره گردی ، زیر همان چراغ های زنبوری و روی همان بشقاب های کثیف . لبوی قابلمه ای پخته را به رسمیت نمی شناسم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کسی هست...
-
اندر باب میراث خبر
چهارشنبه 7 دیماه سال 1384 22:36
خبرگزاری میراث فرهنگی ، که اسمش جدیت را القا می کند ولی خودش صمیمیت را ، اتمسفر جالبی دارد و در کارش هم متفاوت است با دیگر ارگان های خبری فارسی یا همان خبرگزاری ها ... جدا از پوشش های خبری کامل و مطالب شیرین و ذهن پسند از این سو و آن سو و بخش های متنوع ، میراث خبر ، ارگان خبری سازمان میراث فرهنگی کشورمان ، ویژه تر است...
-
خسته رسیدم
یکشنبه 4 دیماه سال 1384 20:16
دو ساعت در رادیو ، ۸ ساعت در دانشگاه و بعد هم تدریس زبان انگلیسی نا و نوایی برای نوشتن نمی گذارد ، می گذارد ؟ حتی توان قدم زدن در خیابان رویاهایم را زیر بارون به این قشنگی ندارم ... شما به جای من ...
-
و بالاخره بارید ...
جمعه 2 دیماه سال 1384 14:56
درست در لحظه ای که عشق در وجودت وول می خورد و وسوسه ات می کند تا به باران دل بسپاری و به خیابان پای ، چشمت می خورد به خروار خروار کاغذ و جزوه که می گویند استاد در کلاس درسش داده و محکوم هستی به مطالعه شان ... در جنگ بین وجدان و عشق این عشق است که پبروز می شود ، لباس برتنت می کند و راهی خیابانت تا زیر بارانی که آرزو...
-
این را هم بیافزایید ...
پنجشنبه 1 دیماه سال 1384 20:01
به نوشته ی پیشینم در زمینه شب های برره این را هم افزون کنید : بارها و بارها و بارها و بارها عبارت فرهنگ سازی را شنیده ایم ، معمولا هم به گله که باید در فلان زمینه مسیولین کشور فرهنگ سازی کنند ... و تقریبا چنین پاسخ و بهانه شنیدیم که فرهنگ سازی سخت است و دشوار و مشمول مرور زمان و ... اما هیچ دقت کرده اید به این نکته :...
-
من این خنده ها را نمی پذیرم
سهشنبه 29 آذرماه سال 1384 17:58
طبق معمول همیشه و هرروز که اگر ببینم نشسته اند به خنده تماشای سریال شب های برره ، به جدل و بحث می روم ، امروز نیز چنین کردم و از آنتراک بین دو کلاسم در دانشکده ( درست لحظاتی که می کوشی سوپاپ دیگ بخار پز مغرت را اندکی باز کنی ) صحنه بحثی ساختم بس ناجوانمردانه : یک در برابر شش. وقتی به اعتراض باب سخن گشودم که این چه...
-
کریسمس
دوشنبه 28 آذرماه سال 1384 13:34
دوستی SMS فرستاده که : کریسمس نزدیکه اگر تو پاپا نویل بودی ، در جوراب من به چشم روشنی چه می گذاشتی ؟ من هم در پاسخ ، مذبوحانه ، برایش نوشتم : بو گیر
-
حکایت گفت و گفت در خبر بیست و سی دقیقه تلویزیون
یکشنبه 27 آذرماه سال 1384 20:50
تهیه کننده محترم خبر بیست و سی دقیقه شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران ، این نکته را در تنظیم خبرهایتان از من حقیر ، فقیر سرا پا تقصیر بپذیرید : هیچگاه در تنظیم خبر دو کلمه مشابه را پشت سر هم نیاورید . چند لحظه قبل ، خبری بدین مضمون از این برنامه پخش شد : وزیر کار به خبرنگار ما پیرامون این قضیه توضیحی گفت و گفت : (...
-
توهین علنی به ملتی که جان مایه شان با طنز آمیخته است ....
یکشنبه 27 آذرماه سال 1384 12:51
تا یادم نرفته ، این را هم روشن کنم ، سریال شب های برره ( سوژه طنازی این روزها را ) توهین مستقیم و علنی به ملتی می دانم که پهنای ادب طنزشان را از یک سو همچون عبید زاکانی ها در دست دارند و از دگر سوی جمالزاده و دهخدا و صابری و حالت ... در ضمن صدای قهقه ی خنده ملت به این توهین علنی به لندن هم رسیده بوده گویا و بی بی سی...
-
اندر باب تحسین فیلترینگ ...
یکشنبه 27 آذرماه سال 1384 11:35
در خبرهای امروز آمده است : 48 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، نسبت به فیلترینگ سایت های اینترنتی به آقای صفار هرندی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اعتراض کردند. گرچه در گزارشهای مخابره شده ، نیامده که این نمایندگان متعلق به کدام طیف و جناح سیاسی هستند ، اما با توجه به موضع گیریشان ، در زمینه فیلترینگ سایت های خبری...
-
روز نوشت
شنبه 26 آذرماه سال 1384 15:41
اگرچه یک هفته ای میشه که هوا تیره و تاره از دود ولی بالاخره ، ابرکی به مژده آمد و نم نمک بارانی و فعلن که هوا خوبه ! درست نمی دانم جریان این زوج و فرد کردن حرکت اتوموبیل ها به کجا کشیده ولی اواخر هفته گذشته شنیدم ( از یک منبع نه چندان موثق ) که گفته اند این هفته ، اتوموبیل ها با پلاک زوج روزهای فرد تردد کنند و پلاک...
-
بیخود از خود
جمعه 25 آذرماه سال 1384 14:56
وقتی می گویند نوشتن ، همه ذهن ها می رود به سوی کاغذی راهراه از خط یا سفید تهی از خط که قلم روی آن می دود تا مبادا از آنچه که در ذهن در جریان است عقب بماند ... حداقل برای من که اینطور بوده ... تا به حال نشده که نوشتن را بشنوم و ذهنم به جای کاغذ ، مانیتور کامپیوتر را تجسم کند و به جای قلم کیبورد را ! خودم هم در عجبم ....